عکس :‌عبدالحسین رضوانی

سفر «محمود احمدی نژاد» در کنار متن اصلی خود ،که رسانه ها به حد کافی آن را پوششش داده اند، حاشیه هایی نیز داشت که بی مناسبت نیست اگر ذکر شود:

1- سفر احمدی نژاد به هرمزگان نه تنها هیات دولت ،که «کریستین امان پور» خبرنگار آمریکایی ایرانی تبار شبکه خبری سی ان ان را نیز به بندرعباس کشاند تا این پدیده خبری را گزارش کند.

البته معلوم نشد این بانوی امریکایی با چه کسانی در بندرعباس گفتگو کرد اما یک روز بعد از پایان دیدار استانی احمدی نژاد، در کنفرانس خبری رییس جمهور از قول مردم بندرعباس گفت که  سخنان رییس جمهورشان را تکراری نامیده اند.

احمدی نژاد اما در پاسخ با توجه به استقبال مردم گفت که نمی داند امان پور با چه مردمی در بندر عباس مصاحبه کرده چون خود وی چنین چیزی را ندیده است.

امان پور که با مصاحبه معروف اش با خاتمی رییس جمهور قبلی ایران  به شهرت رسانه ای زیادی رسید با احمدی نژاد رییس جمهور فعلی ایران اما چپ افتاده چرا که در اولین مصاحبه با وی در سازمان ملل چهره ای خشن و جنگ طلب را ازوی ترسیم کرد  ودر گزارش از بندر عباس بر این روش تبلیغی خود پای فشرد در کنفرانس خبری رییس جمهور هم جمله وی درباره «دانش» هسته ای به «سلاح» هسته ای تحریف کرد از قرار معلوم تمام علیا مخدره ها در ایالات متحده از «امان پور» گرفته تا «هلاری کلینتون» سنت دوشیزه «رایس» را در برابر ایران در پیش گرفته اند وشمشیر را از رو بسته اند و چیزی نمانده  سرکارخانم «مرکل» را  هم با خود همراه کنند.

با این حال در این دعوا ،جای یک سوال باقی است راستی چه کسی در بندر عباس این حرف ها را به خانم امان پور گفته  که حرف های رییس جمهور تکراری است؟؟  شما بوده اید؟؟ ما که نبودیم.

2- احمدی نژاد سفرش رابا دیدار مردم در مناطق زلزله زده قشم آغاز کرد که رییس جمهور هنگام حادثه، فرستادن پیام تسلیت را فراموش کرده بود و حسابی بر مردم عاطفی قشم تاثیر منفی نهاد و احمدی نژاد روز عید را در چادری بر سفره خانواده ای  زلرله زده نشست تا نشان دهد همیشه برای جبران کردن وقت هست چون از قرار معلوم دیگر رییس جمهور هشت ساله نخواهیم داشت.!

­3- حالا به قصد ریا باشد یا مردم فریبی و یا حقیقت و صداقت کاری نداریم . حداقل برای یک بار در عمر جمهوری اسلامی سفری بدون تشریفات وفخر فروشی و اشرافی گری به انجام رسیداز همان وسایل عبوری مردم مانند شناور دریایی و اتومبیل های عادی برای سفرها استفاده شدوبرای اولین بار نه کسی دانش آموزان را برای دویدن به دنبال هیات همراه تحریک وتشویق کرد و نه آرامش گوسفندان زبان بسته به هم خورد و نه بیل و کلنگ چندانی به زمین خورد .اما یکی از دوستان اصرار داشت که این ملت ذاتا  علاقه وافری به دویدن دارد حالا هرمزگان یادش رفت جای دیگری جبران مافات می کند.

4- سنت عریضه نویسی به مقامات اما در این سفربا اوج بی سابقه ای رسید دریافت 180 هزار نامه به وزن 5/3 تن خطاب به شخص اول اجرایی کشور یک رکورد جهانی  است که بدون صرف هیچ هزینه ای نصیب کشور شده باور ندارید به کتاب رکورد ها مراجعه کنید این هم برای خودش یک روش است دیگر. قابل توجه این که در هرمزگان نزدیک به200هزار خانوار و یک میلیون نفر جمعیت دارد یعنی به قرار هر خانوار چند نامه؟!

5- در میناب البته جوانی که سعی داشت به هر زحمتی شده خود را به رییس جمهور برساند با بالا رفتن از نرده های چند متری سرانجام در نیت خود موفق شد.

حرف حساب اش اما این بود که در قاچاق سوخت مسوولان منطقه نقش اول را دارند نه مردم عادی. قرار شده بنده خدا به تهران دعوت شده حرف اش را به اثبات برساند. خودمانیم این«جو گرفتن» هم عجب دارد همگانی می شود ها. رودان و میناب هم سرش نمی شود.

6- دیدار رییس جمهور با نخبگان هم از همان طنز های روزگار بود که برای حفظ حرمت نخبگان دعوت شده به دیدار با منتخبان مردم تغییر نام داد تا هنگام پخش تلوزیونی حرمت بندگان خدا حفظ شود . نصف دعوت شدگان مسوولان رسمی، نصف بقیه هم سالادی مخلوط از زحمت کشندگان ستادهای انتخاباتی به همراه آقازادگان 8سال آینده و تعدادی نورچشمی که سخنانشان یا پاچه خاری کسل کننده به روش آقای «خ» بود یا سخنانی رمانتیک و احساساتی به روش خانم«الف» و کسی سوال نکرد چرا در دولت عدالت محور شما نیز نیروهای محلی و بومی ـ چه نخبه و چه غیر نخبه ـ از مدیریت های استانی به دور اند؟ البته این سخن کمی متانقض نما ست. آن که سوال می کند نور چشمی نمی شود و آن که نور چشمی می شود نمی تواند که سوال کند. ما هم عجب زیاده خواه شده ایم خبر نداریم.

7- اگرچه رییس جمهور در بندر لنگه  در صریح ترین سخن خود قول داد که طرح آب رسانی محرم را تا یک سال آینده عملی خواهد کرد و ما ان را به حافظه خواهیم سپرد، اما اوج دیدار احمدی نژاد حضور در شهرستان رودان بود. مردمی که 12ساعت را از 7صبح تا 7 شب در سرمای زمستانی منتظر رییس جمهورشان بودندرودانی هادرانتخابات اخیر با رای 97 درصدی به احمدی نژاد در رتبه نخست کشورجای گرفتند.مساله ای که از چشم احمدی نژاد دور نبود و تقدیر شخصی او را به دنبال داشت.

نکته جالب این که شعار معرف این روز ها : «انرژی هسته ای حق مسلم ماست» باورود رییس جمهور به شعار «معدن فاریاب حق مسلم ماست» تغییر یافت تا احمدی نژاد علت اصلی محبوبیت خود و شکست باسابقه هاشمی رفسنجانی در رودان را بداند و فرق از حب علی تا بغض معاویه را  بهتردرک کند.

معدن فاریاب (تنها معدن کرومیت کشور) و پالایشگاه آن پس از عمری تعلق به هرمزگان در پی ادعاهای مرعشی استاندار وقت کرمان (برادر خانم سردار سازندگی) و اعمال نفوذ وزرای کارگزارانی و اهمال نمایندگان وقت استان در دور اول ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی از هرمزگان جدا و به استان کرمان ملحق شد این امر اگرچه در زمان خود اعتراض های مردمی و به خصوص کارگران رودانی معدن را دنبال داشت اما فریاد ها به جایی نرسید و واگزاری آن به بخش خصوصی پس از مدتی نیت اصلی جداکنندگان را برملا کرد.  این بار اما این مساله با وجود گذشت نزدیک به 12 سال دوباره چون زخم کهنه ای تازه شد چرا که پلاکاردهای فراوانی در دست مردم، الحاق دوباره آن را به  هرمزگان  به عنوان خواسته اصلی خود مطرح می کردند آن هم در منطقه ای که خود هزار و یک مشکل دارد.

رییس جمهور تحت تاثیر فراوانی این پلاکارد ها درخواست کرد که یکی به جایگاه آورده شود که پس از حمل مشخص شد بیش از 50نامه الصاقی هم بر پشت دارد.!!

مساله الحاق معدن فاریاب در دیدار استانی رفسنجانی در دور اول ریاست جمهوری اش هم مطرح شداما بی اعتنایی وی به شعارهای مردم اگرچه سخنرانی اورا نیمه کاره رها کرد اما چنان نحوه برخورد وی رودانی ها را دل چرکین کرد که در دور دوم ریاست جمهوری رفسنجانی، رودان تنها منطقه ای در استان بود که سردار سازندگی در اوج قدرت اش در آن شکست خورد و احمد توکلی پیروز در آمد در این دور هم رودانی ها با رای 97درصدی به احمدی نژاد (رقیب هاشمی) پاسخ قبیله گرایی و تحقیر تاریخی او را پس دادند.

احمدی نژاد اما درباره الحاق دوباره معدن قول بررسی داده است چرا که در پایتخت محبوبیت خود خوب می داند که معدن فاریاب چشم اسفندیار بزرگترین سیاست مدار معاصرایران بوده است و  او نمی خواهد آن را به راحتی به کارنامه خود متصل کند .زمان اما نشان خواهد داد چرا که این بار دیگر کمتر کسی هشت سال صبر خواهد کرد.